تربیت نسلی و فرهنگپذیری اسلامی تبیین شد
به مناسبت بزرگداشت هفته پژوهش نشست "تربیت نسلی و فرهنگ پذیری اسلامی" در سومین روز از هفته مذبور توسط دفتر مطالعات و تحقیقات علمی معاونت پژوهشی و فناوری دانشگاه امام صادق(ع)- پردیس خواهران و با همکاری گروه علوم تربیتی و معارف اسلامی در روز دوشنبه 22 آذر به صورت مجازی برگزار شد. دکتر اکرم گودرزی و دکتر نیکو دیالمه، از اعضای هیأت علمی پردیس خواهران و عطیه عظیمی، دانشآموخته پردیس از سخنرانان ویژه این نشست علمی بودند.
در ابتدای نشست دکتر گودرزی به مفهوم تربیت نسلی و فرهنگ پذیری اسلامی پرداخت و در همین راستا افزود: تربیت نسلی به معنای عام، زیستی و شناختی اشاره به یک رسته هم دوره دارد که در یک زمان و از یک فضای مشترک بهره میگیرند و با رویکرد عملیاتی در زمینه مطالعات خانواده مدت زمان حدود 20 تا 30 سال فاصله سنی بین والدین و فرزندان را شامل می شود. به عبارتی تربیت نسلی انتقال ارزشها از یک نسل به نسل دیگر و یا همان گفتمان بین نسلی است تا یک توازن ارزشی ایجاد شود.
وی در ادامه به تفاوت جوانها با مسنها اشاره کرد و خاطرنشان نمود: ما باید سعی کنیم از طریق تربیت نسلی توازن بین ارزشهای نو و سنتی را ایجاد کنیم. جوهره فرهنگی توسط تجارب قدیمی با میراث تمدنی کهن و توسط بزرگسالان حفظ شده که باعث پایداری فرهنگ میشود؛ اما پوسته فرهنگ توسط جوانترها تغییر میکند که سبب پویایی فرهنگ میشود.
عضو هیات علمی پردیس خواهران در ادامه به نقش کلیدی رهبری فرهنگی در همین راستا اشاره نمود و خاطر نشان کرد: برخورد نسلها طبیعی است و یک بحث قدیمی و کهن است اما این میان حتما باید رهبری فرهنگی به صورت تدریجی و حتی پنهانی صورت بگیرد تا توازن ارزشی بین نسلها محقق گردد.
وی در ادامه به اهمیت نقش سازمانهای فرهنگی به ویژه مدارس در تربیت نسلی اشاره کرد و تصریح نمود: اگر محتواهای درسی دارای مولفههای درسی بین نسلی باشند گفتمان خوبی بین نسلها صورت میپذیرد. در کنار مدارس خانوادهها نیز همسو با مدارس نقش اساسی در فرهنگسازی دارد.
وی در ادامه به مفاهیمی چون انطباق نسلی، تفاوت نسلی و گسست نسلی پرداخت و این موارد را در قالب یک پیوستار تشریح کرد و افزود: انطباق نسلی و گسست نسلی در دو سر طیف هستند که یکی نشان دهنده سازگاری کامل و دیگری نشان دهنده ناسارگاری کامل است که این دو حالت به ندرت اتفاق میافتند و بیشتر تفاوت ها تحت عنوان تفاوت نسلی در میانههای این پیوستار است. لازم است بپذیریم اختلافات تحت عنوان تفاوت نسلی طبیعی است. گاهی در برهههایی از زمان ممکن است شاهد گسست نسلی باشیم و آن زمانی است که پارادایمهای معرفتی جامعه تغییر کند و انقطاع نسلی صورت پذیرد و دو دنیای متفاوت شکل بگیرد که این مسئله اصلا برای جامعه خوب نیست و نخبگان فرهنگی باید به دنبال ظرفیت سازی فرهنگی باشند.
دکتر گودرزی در ادامه به مفهومسازی دو مولفه فرهنگ پذیری و جامعه پذیری پرداخت و فرهنگ پذیری را مقولهای سخت دانست و افزود: اگر جامعه انعطافپذیری لازم را نداشته باشد در برابر فرهنگ پذیری مقاوت میکند و مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، اعتماد و سرمایه اجتماعی به فرهنگ پذیری کمک می کند و دین مانند چتری نظام آموزش و پرورش را در بر میگیرد و عامل مرکزی و مهم در این بخش است.
در ادامه دکتر دیالمه به تبیین فرهنگ پذیری اسلامی پرداخت و به تشریح و تبیین نقش موثر انبیاء در همه دورانها به عنوان بزرگترین رهبران تربیتی در حیطههای فردی و اجتماعی مبادرت کرد.
وی در همین راستا افزود: در فرایند کلی تاریخ بشر در مسیر تربیت این مربیان بزرگ دارای غایتهای مشترک، اصول مشترک و دربرخی از موارد روشهای مشترک بودند و این تواتر اشتراک بارمعنایی دارد و نشان میدهد انسان در هر صورت انسان است چه در عصر حجر باشد و چه در دنیای مدرن.
دکتر دیالمه افزود: در فرایند تربیت، انبیا نیز به عنوان مربیان با متربیان خود فاصله شناختی و عملکردی بسیار زیادی داشتند و از لحاظ ارزشی، سطح افق دید، گرایشها و عملکردها فاصله بسیار زیادی با جامعه داشتند؛ اما به دلیل احساس خالص خیرخواهی نسبت به متربیان، توانستند موثر باشند و این خیرخواهی بارها در قرآن ذکر شده است و فضای اعتماد را در جهت فرهنگ پذیری ایجاد میکند. انبیا در فرایند تعامل با متربیان صرفا خیر را در نظر میگرفتند و نه هدفهای دیگر را.
وی در ادامه به نقش بسیار مهم جهانبینی توحیدی در این زمینه اشاره کرد و تصریح نمود: در سطح راهبردهای فرهنگپذیری، جهان بینی توحیدی در همه ابعاد باید ساری و جاری باشد و این بر همه مولفهها حاکم بوده است. هدف باید بینش باشد نه دانش صرف، اما برای بینش هم به دانش نیاز است و در کنارش باید روی عوامل عاطفی کارهای جدی صورت پذیرد تا درونیسازی ارزشها اتفاق بیفتد.
در پایان عطیه عظیمی ضمن تشریح و توصیف عوامل موثر در فرهنگ پذیری، این عوامل را بر حسب کارکردها و نقشهای سهگانه آموزش و پرورش در سه بخش عوامل سازمانی، آموزشی و پرورشی تبیین کرد.
نظر شما :