روز مباهله
اعمال و دعای روز مباهله (مفاتیح الجنان)
و در این روز نیز حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در حال رکوع انگشتری خود را به سائل داد و آیه اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش نازل شد و بالجمله این روز روز شریفی است و در آن چند عمل وارد است :
اوّل : غسل
دوّم : روزه
سوّم : دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت و کیفیّت و ثواب و آیة الکرسی که در نماز مباهله است تا هُمْ فیها خالِدُونَ است.
نگاهی به آیه مباهله در تفسیر المیزان
«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» (آل عمران-61)
پس هر کس با تو در باره بندگی و رسالت عیسی(علیه السلام) مجادله کرد بعد از علمی که از مطلب یافتی، به ایشان بگو بیائید ما فرزندان خود، و شما فرزندان خود را، ما زنان خود و شما زنان خود را، ما نفس خود، و شما نفس خود را بخوانیم و سپس مباهله کنیم و دوری از رحمت خدا را برای دروغگویان که یا مائیم، یا شما، درخواست کنیم .
" فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ" حرف" فا" که بر سر این آیه در آمده میرساند مضمون آیه که دعوت به مباهله است، نتیجه گیری و تفریع بر تعلیم الهی است که در دو آیه قبل خاطر نشان نموده، فرمود:" ذلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ ..."، این داستان عیسی(علیه السلام) بر تو تعلیم کردیم از آیات ما و ذکر حکیم است.
در آیه بعدش مطلب را با جمله:" حق از ناحیه پروردگار تو است، پس از مرددین مباش" تاکید، و ختم کرد. و در آیه مورد بحث آن تعلیم الهی را با بیانی واضحتر بیان میکند. و چه بیانی روشنتر از مباهله و ضمیر کاف خطاب" تو" در این آیه به عیسی(علیه السلام) و یا به حق نامبرده در آیه قبل بر میگردد.
بیان آیه قبلی از خدای تعالی با اینکه بیانی الهی بود و شکی باقی نمیگذاشت، علاوه بر آن، مشتمل بود بر برهانی ساطع، بر آن حقیقتی که آیه:" إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ" برهان ساطع دیگری بر آن بود، پس علمی که در جمله:" مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ" آمده، علمی است که هم از راه وحی الهی حاصل میشود و هم از راه برهان، پس اثر این علم باید هم در رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حاصل شود و هم در هر شنونده ای دیگر در غیر رسول خدا .
بنا بر این اگر فرض کنیم شنونده ای در داستان عیسی(علیه السلام) شک کند از این جهت که دلیل بر آن وحی الهی است، از این جهت که برهانی ساطع و عقل فهم بر آن قائم است، نمیتواند شک کند، و چه بسا به خاطر افاده همین نکته بوده که فرمود:" مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ" و نفرمود:" من بعد ما بیناه لهم"، چون اگر اینطور فرموده بود از دلیل اول یعنی وحی الهی سکوت کرده بود و اما با آوردن جمله اول فهماند دلیل بر حقانیت داستان علم است و دلیل آن علم دو تا است: یکی وحی و دیگری برهان عقلی.
البته در این میان نکت ای دیگر هست و آن اینکه آوردن تعبیر اول و به رخ کشیدن علم مایه دلخوشی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است و اینکه او به اذن خدا غالب و پروردگارش یاور او است و به هیچ وجه از نصرتش دریغ نمیدارد، چون همو بود که علم به داستان عیسی(علیه السلام) را به وی ارزانی داشت.
" فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ" ضمیر متکلم مع الغیر" نا- ما" در کلمه "ندع" با همین ضمیر در کلمات" ابنائنا" و" نسائنا" و" انفسنا" تفاوت دارد، اولی به دو طرف متخاصم، یعنی رسول خدا و بزرگان نجد که مسیحی بودند برمیگردد و آن سه ضمیر دیگر به رسول خدا و همراهانش، و به همین جهت کلام آیه در این معنا است که فرموده باشد بیائید تا ابناء و نساء و انفس را بخوانیم و آن گاه ما ابناء و نساء و انفس خود را و شما هم ابناء و نساء و انفس خود را دعوت کنید ... .
بنا براین در کلام اختصار گویی لطیفی بکار رفته و مصدر" مباهله" که فعل" نبتهل" مضارع آن است به معنای ملاعنه است، یعنی لعنت کردن یکدیگر، هر چند که در خصوص آیه به معنای چیزی نظیر محاجه بین شخص رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و بین بزرگان نصارا است، ولی تعمیم دادن دعوت به فرزندان و زنان برای این بوده که این احتجاج اطمینان آورتر باشد، چون وقتی کسی زن و بچه خود را هم نفرین کند، طرف مقابلش می فهمد که او به صدق دعوی خود ایمان کامل دارد، برای اینکه خدای تعالی محبت به زن و فرزند و شفقت بر آنان را در دل هر کسی قرار داده، بطوری که هر انسانی حاضر است با مایه گذاشتن جان خود، آنان را از خطر حفظ کند و برای حفظ آنان و در راه حمایت و غیرت و دفاع از آنان دست به کارهای خطرناک می زند، ولی حاضر نیست برای حفظ خود، ایشان را به خطر بیندازد.
و عینا به همین جهت است که میبینیم در آیه شریفه فرزندان را اول و زنان را دوم و خویشتن را در مرحله سوم ذکر کرده، چون محبت انسان نسبت به فرزندان شدیدتر و با دوامتر است.
و از اینجا روشن میگردد اینکه بعضی از مفسرین گفته اند: مراد از جمله" نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ ..." این است که بیائید ما زن و بچه و خود شما را نفرین کنیم و شما زن و بچه و خود ما را نفرین کنید، تفسیر درستی نیست، برای اینکه اینطور معنا کردن آن نکته ای را که، برای تشریک زن و بچه خاطرنشان کردیم باطل میسازد.
و اینکه بطور تفصیل موارد را یکی یکی شمرده، خود دلیلی دیگر است بر اینکه پیشنهاد کننده سخت به دعوت خود ایمان و به حق اعتماد و خاطر جمعی داشته، کانّه پیشنهاد میکند ای مسیحیان بیائید همگی ما و همگی شما یکدیگر را نفرین کنیم، تا لعنت بر دروغگویان شامل همه ما و یا شما شود، بطوری که لعنت شامل حال زن و فرزند ما هم بشود و در نتیجه نسل دروغگو از روی زمین برچیده شود و اهل باطل ریشه کن شوند.
نظر شما :